تبلیغات

این ما هستیم که معنی می کنیم مهندس صنایع بودن را

این ما هستیم که معنی می کنیم مهندس صنایع بودن را

سال پیش دانشگاهی که بودیم با بچه های کلاس خیلی راجع به رشته ها و مزایا و معایب هر رشته صحبت می کردیم یه معلم زبان هم داشتیم که در یکی از موسسات شهر انتخاب رشته می کرد و ما هر وقت که می خواستیم درس رو تعطیل کنیم بحث کلاس رو به سمت رشته و مسائل مربوط سوق می دادیم و من یادمه که در همین کلاس نزدیک بیست بار از معلممون پرسیدیم :
آقا ببخشید مهندسی صنایع چیه ؟ قراره چی کار بکنیم اگه این رشته رو انتخاب کردیم و اصلا این رشته قراره چیکار بکنه ؟
معلممون همابدا خم به ابرو نمی آورد که هنوز فرق بین مهندس صنایع رو با سرکارگر نمی دونه !( بعضی وقت ها هیچ فرقی ندارن )هر بار پاسخ می داد : والا دقیقا نمی دونم ولی ظاهرا توو کارخونه ها کار می کنند . میگن درآمدشون هم بالاست و این اتفاق هر بار تکرار می شد و کلاس کن فیکون .

واقعیت هم اینه که رشته ی مهندسی صنایع یک رشته ی گسترده است و به اندازه همین گستردگی تعریف داره .و نمی دونم شاید همین مرزهای بی انتهای قلمرو مهندسی صنایع باعث شده بسیاری از قابلیت های بالقوه و منحصر به فرد این رشته برای بسیاری از قشر جامعه و حتی برای خود مهندسان صنایع هم ناشناخته باقی بماند و پاسخ خیلی از مهندسان صنایع به این سوال که رشته را در یک کلمه تعریف کنید ، واژه هایی مثل بهینه ساز ، حلال مسائل ( نه حلالی که محلول را در بر می گیرد و در ظاهر هیچ اثری از محلول باقی نمی ماند . این یکی اسمش پاک کردن صورت مسئله است که بیشتر ما در این مقوله استاد هستیم )، پزشک فرآیند و … می باشد .
اما ما نمی دانیم که کدامین مسئله را باید بهینه کنیم و اصلا مسئله ای پیدا نمی کنیم که بهینه کنیم . در بهترین حالت ممکنه که مسئله ای رو بهمون بدن و ما حل کنیم . این همه ابزار و این همه مشکل حل نشده ! این همه مهندس صنایع و این همه بهره وری بالا !!!! این همه حرف و این همه ( کوچولو ) عمل !!! کنترل پروژه می خوانیم و این وضع پروژه های ماست و تازه اگه شانس بیاریم که بعد از مدتی تشخیص داده نشه که پروژه توجیه اقتصادی نداره ، باید یک ضریب های نجومی به مدت زمان تحویل پروژه اضافه کنیم . بماند که چقدر هم به کیفیت ساخت توجه داریم و الخ.
در یکی از همین روزا بود که مسافر جاده ها بودم . قیافه ام داد می زد که دانشجو هستم و قیافه ی کسی که کنار من نشسته بود نیز . سر صحبت رو باهاش باز کردم که بحث کشیده شد به رشته و دانشگاه و این که سال چندی و چند واحد پاس کردی و اصلا یه سوال : یه مهندس صنایع چیکار می کنه ؟ منم که دنبال همین سوال بودم فوری یه لیست از کاربرد های مهندسی صنایع ، از حمل و نقل بگیر تا  بررسی علت مرگ بروسلی با رویکرد سیستمی !!! رو براش تشریح کردم و ایشون با حالت جدی و محکومانه ازم پرسید : شما واقعا اینا رو اجرا می کنید و من گفتم … مهم نیست که من چی گفتم ، مهم اینه که این وسط واقعیت قربانی نشه . مهم اینه ما :
می تونیم یه مهندس صنایع خوب یا بد باشیم . می تونیم که نخوایم بیشتر یاد بگیریم ، اما این در نهایت خود ما هستیم که تصمیم می گیریم بهای نگاه دیگران به این میوه ی خوش رنگ و خوشمزه چقدر باشد ، این ما هستیم که معنی می کنیم مهندس صنایع بودن را .

عمق این اقیانوس بستگی به عمق نگاه چشمان تو دارد .

/هادی آقازاده/

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...